استقرار EPM بر مبنای فناوری پراجکت سرور ۲۰۱۳ و Nintex For Project 2013 پایه گذاری شده و به عقیده بسیاری از کارشناسان کاملترین محصول در نوع خودش به شمار می رود. با امکاناتی که در پراجکت سرور وجود دارد شما میتوانید به سادگی و تنها با چند کلیک وظایف کلیه پرسنل داخل سازمان رو مشاهده کنید ، برای آنها وظایف جدید تعریف کنید ، از هر نقطه ای و حتی از روی تلفن همراهتان میزان عملکرد آنها را ببینید و راندمان بخشهای مختلف سازمان رو مشاهده کنید ، اهداف استراتژیک سازمان رو دنبال کنید ، سرمایه های انسانی ، تجهیزات و منابع مالی سازمان رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید و به مستندات پروژه ها دسترسی داشته باشید .
به طور خلاصه این محصول به گونه ای طراحی شده تا شما بتوانید به راحتی به اطلاعات سازمان دسترسی داشته باشید و نیازهای سازمان را با هر مقیاسی به بهترین شکل پاسخگو باشید و اما این محصول چیست و چگونه توانسته چنین تحولی رو در زمینه سیستمهای مدیریت و کنترل پروژه ایجاد کند؟
برای شروع کار بهتراست ببینیم پس از استقرار EPM ، پروژه های سازمان از لحظه ایجاد تا زمان تکمیل چه مراحلی رو طی میکنند و ما در هر مرحله به چه چیزهایی نیازمندیم.
ویژگیهای منحصر به فرد پراجکت سرور
· دسترسی آسان به اطلاعات حتی از طریق گوشی تلفن همراه
· دسترسی به اطلاعاتی چون شناسنامه پروژه ، فعالیتهای زیر مجموعه و پیشرفت آنها بر روی بستر وب
· مشاهده وظایف محوله به شما توسط مدیر بالا سری و توانایی رصد وظایف افراد تیمتان
· مقایسه آنلاین میزان پیشرفت واقعی با پیشرفت برنامه ای
· استقرار و دفتر مدیریت پروژه PMO متناسب با استاندرادهای روز دنیا
· پشتیبانی از انواع متدلوژیهای برنامه ریزی و کنترل پروژه
· توانایی مدیریت اهداف سازمانی و مشاهده میزان تحقق این اهداف
پیش از هر چیز باید مسئله مهمی را در نظر داشت. Primavera Project Management نرمافزاری سازمانی است، در حالی که نسخههای معمولی پراجکت اینگونه نیستند. اگر قرار باشد قابلیتهای سازمانی مبنای مقایسه قرار گیرند، باید پریماورا را با پراجکت سرور، که نسخه سازمانی نرمافزار برنامهریزی و کنترل پروژه مایکروسافت است، مقایسه کرد. در این نوشته به قابلیتهای غیر سازمانی توجه میشود. منظور از برنامهریزی و کنترل پروژه غیر سازمانی، تلاشی است که در راستای مدیریتِ مستقلِ پروژهها انجام میشود. در سیستمهای سازمانی به ترکیبِ پروژههای متعددی که در یک سازمان انجام میشود و قابلیتهای کارِ گروهی توجه میشود.
بیایید برخی تفاوتهای این دو نرمافزار را مقایسه کنیم:
پریماورا شناوری را float مینامد و پراجکت slack.
قید ALAP در پریماورا شناوری آزاد را صفر میکند و در پراجکت شناوری کل را.
همپوشانی روابط را میتوان در پراجکت بر حسب درصد نیز وارد کرد، در حالی که پریماورا چنین قابلیتی ندارد.
پراجکت اجازه ایجاد بیشتر از یک رابطه را بین دو فعالیت نمیدهد، در حالی که پریماورا اینچنین نیست.
فارسینویسی در پریماورا “کمی” سختتر از پراجکت است.
فلسفه WBS در پریماورا و پراجکت یکسان نیست، هرچند که تفاوت عملیاتی چندانی ایجاد نمیکند.
سیستمهای گزارشدهیِ نسخههای قدیمی پراجکت ضعیفتر از پریماورا بود، ولی این اختلاف در نسخههای جدید کمتر شده است؛ هرچند که وضعیتِ فعلی هر دو نرمافزار در گزارشدهی بسیار ضعیف و عملا برای بسیاری از نیازها غیر قابل استفاده است.
پراجکت با نرمافزارهای آفیس همنشینی بهتری دارد.
رابط کاربر پراجکت بهتر از پریماورا است.
البته بعید میدانم بتوان چنین تفاوتهایی را معیار تصمیمگیری دانست. شاید این تفاوتها مهمتر به نظر برسند:
پراجکت محدود به تعدادی فیلد اختصاصی است، ولی میتوان در پریماورا هر تعداد فیلد که لازم است ساخت.
فیلدهای از پیش آماده پریماورا به مراتب بیشتر از پراجکت است و کاربران پراجکت در صورت نیاز باید چنان قابلیتهایی را با فیلدهای اختصاصی بسازند.
فرمولنویسی در پراجکت سادهتر و انعطافپذیرتر است.
پراجکت به قابلیت ماکرونویسی (برنامهنویسی VBA) مجهز است و پریماورا چنین امکانی ندارد.
پراجکت امکانات بیشتری در roll-up (خلاصهسازی) دارد.
میتوان در پریماورا مایلستونهای پیشرفت (step) ساخت و در پراجکت چنین امکانی وجود ندارد (کاربر باید در این حالت فعالیت را به زیرفعالیتهایی خرد کند). هرچند که قابلیتهای تعریف شده برای مایلستونیهای پیشرفت پریماورا ناقصتر از آن هستند که آن را عملیاتی کنند.